ادامه ی مطلب:
گرگی در اتاقکی در آغول گوسفندان ما زاییده بود.
سه الی چهار تا توله داشت.
اوایل به طورمخفیانه ومرتب به آنجا رفت و آمد می کرد
وبه بچه هایش رسیدگی می کرد.
چون آسیبی به گله ی ما نزد
و بخاطر ترحم به این مادر وبچه هایش اورا بیرون نکردیم.
ولی کاملا اورا زیرنظر داشتیم.
این ماده گرگ به شکار می رفت
و هربار مرغی- خرگوشی- بره ای...شکار می کرد
و برای مصارف خود وتوله هایش می آورد.
اما با اینکه رفت و آمدش از آغل گوسفندان ما بود
هرگز معترض آنان نمی شد.
مادقیقا آمار گله خود را داشتیم.
و کاملا مراقب آنها بودیم.
توله گرگها تقریبا بزرگ شده بودند که..
یک بار درغیاب ماده گرگ که برای شکا رفته بود
توله هایش یکی از بره های مارا کشتند!
ماصبرکردیم وتا نتیجه را مشاهده کنیم.
وقتی مادر بازگشت واین منظره را دید
حدس می زنید چه شد؟
................
به توله های خود حمله ورشد وآنها را گاز گرفت و زد!
توله هایش سرو صدا می کردند و جیغ می کشیدند.
پس از آن ماجرا همان روز توله هارا برداشت و از آنجا رفت!
روز بعد باکمال تعجب دیدم که ماده گرگ یک بره شکار کرده
و او را نکشته آن را زنده از دیوار آغل کا داخل کرد و رفت.
...............
این یک گرگ است!!
سه خصلت دارد:
1- درندگی وحشی بودن و حیوانیت شناخته شدن!
2- اما می فهمد هرگاه داخل زندگی کسی شد
و کسی به او احسان کرد و به او پناه داد به اعتمادش خیانت نکند!
3- و اگر زیانی به او زد حتما جبران کند!
هرذاتی رو میشه ساخت بجز ذات خراب!
این نوشته از دکتر الهه ی قمشه ای می باشد!
....باتشکر آراشمیدا....
سلام.من لینکت کردم...ولی شما لینکم نکردی که گلم