داستان غول چراغ جادو
یه روز مسوول فروش،
منشی دفتر،
و مدیر شرکت برای ناهار به سمت سلف قدم می زدند…
یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن
و روی اون رو مالش میدن
و جن چراغ ظاهر میشه…
جن میگه: من برای هر کدوم از شما یک آرزو برآورده می کنم.…
منشی می پره جلو و میگه: «اول من، اول من!….
من می خوام که توی باهاماس باشم،
سوار یه قایق بادبانی شیک باشم
و هیچ نگرانی و غمی از دنیا نداشته باشم»
… پوووف! منشی ناپدید میشه…
بعد مسئول فروش می پره جلو و میگه:
«حالا من، حالا من!… من می خوام توی هاوایی کنار ساحل لم بدم،
یه ماساژور شخصی و یه منبع بی انتهای آبجو داشته باشم
و تمام عمرم حال کنم»…
پوووف! مسوول فروش هم ناپدید میشه…
بعد جن به مدیر میگه:
حالا نوبت توئه… مدیر میگه:
«من می خوام که اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توی شرکت باشن»!
نتیجهء اخلاقی اینکه همیشه اجازه بده که رئیست اول صحبت کنه!
شعری زیبا در وصف آه مهتاب:
آه مهتاب
ای مونس عاشقان
روشنایی آسمان
آه مهتاب
ای چراغ آسمان
روشنیبخش جهان
کو ماهم
نزدت چه شبها با او در آنجا بودیم
فارغ ز دنیا لبها به لبها بودیم
با یکدگر ما پیش تو تنها بودیم
مفتون و شیدا غرق تماشا بودیم
مهتاب
امشب که پیش توام
او رفته و من ماندهام
آه افسوس
رفت و آن دوران گذشت
سر نهم بر کوه و دشت
از هجرش
نزدت چه شبها با او در آنجا بودیم
فارغ ز دنیا لبها به لبها بودیم
با یکدگر ما پیش تو تنها بودیم
مفتون و شیدا غرق تماشا بودیم
این قسمت سایت ثبت احوال خیلی جالب بود. یک کار جالبی که سایت ثبت احوال کشور کرده اینه که به شما میگه چند نفر هم اسم شما در ایران وجود داره، وارد این لینک
http://www.sabteahval.ir/Default.aspx?tabid=65
وارد که شدید اسم خودتون رو وارد کنید و بعد اینتر بزنید. نتیجه ای که میاد اولا معنی اسمتون رو میگه و دوما اینکه چند نفر با اسم شما در ایران وجود دارند.
راستی عزیزان اگر خواستید فیلم ها و انیمشین های زیبا
و الخصوص کلیپ هایی درباره دابل اس عزیزمون ببینید
لطفا سری به صحفه ی من بزنید
در نماشا به همین نام اونجا هم فعالیت می کنم.
باتشکر آراشمیدا.
نام کانال من در نماشا آراشمیدا 19 است.
وای وای !
من نمی تونم بجز هیونی به کسی دیگه ای فکر کنم.
الکی مثلا من خیلی شاخم!
دروغ گفتم یه کم بخندیم .
وگرنه عاشق هرپنج تاشونم از دم!!!
اینم پنج تا گل خوجل تقدیم به هر پنج تاشون.
این گل آخریه مخصوص هیون جونگ خودمه. فقط!!!!
دلم براشون خدایی خیلی تنگ شده بود.خداکنه زودتر برگردن
من دیگه نمیتونم با دوری هیونی جونم بگذرونم
سلام با یکی دیگر از سری داستان های کوتاه و پر معنا در خدمتتون هستم. ادامه مطلب ...
وای خداجون شکرت.
من خیلی دوست دارم که دوباره این پنج خوشگل برگشتن کنار هم!
خدایا خیلی عاشقتم فقط بی زحمت یه کاری کن زودتر برگردن.
با شنیدن خبری که در پست قبل بهتون دادم
قلبم داره از سینه ام کنده میشه.از خوشحالی.
یعنی ممکنه؟؟؟یعنی میشه این جیگرا دوباره باهم باشن؟؟؟
من خیلی خوشحالم.
آخ جون دابلی ها دوباره برمیگردن پیشمون.
از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجم.
خدایا بی زحمت کاری کن تا هیونگ جونم زودتر از خدمت برگرده وبیاد پیششون.
!!!!!!!!بشتابید بشتابید!!!!!!!!
خبری هم اکنون به دستم رسید
گفتم شما رو هم درجریان کار بگذارم.
برای خواندن مطلبی جدید درمورد دابل اس عزیزمون برید
به ادامه ی مطلب .
مطمئنم با شنیدن این خبر دل های بسیاری را شاد می کنم.
التماس دعا.