ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
آیا گرگینه ها واقعیت دارند :
اما مگر نه اینکه به قول معروف «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها»،
پس این همه تصویر یکسان از موجودی خبیث و خونخوار از کجا پیدا شده
و در نقاط مختلف جهان که الزاما با هم ارتباطی هم نداشتهاند
به طور مشترک رشد پیدا کرده و توسعه یافته است؟
واقعیت این است که اگرچه موجودی به نام انسان گرگنما یا گرگینه نمیتواند
وجود داشته باشد، برخی از خاصیتها و رفتارهای نسبت داده شده
به گرگینهها ممکن است به طور مستقل در افراد بروز پیدا کنند.
البته برخلاف خونآشامها که اتفاقا براساس برخی قصههای
جدیدتر از دشمنان اصلی گرگینهها به شمار میروند
– که ظاهری آراسته و رفتاری متین و جذاب دارند،
گرگینهها هیولاهایی وحشی و خشن هستند و
تنها راهی که برخی از داستانهای جدیدتر برای کشتن آنها پیشنهاد میکنند،
شلیک گلولههای نقرهای به قلب آنها یا جدا کردن سرشان از بدن است.
باور به قدرت این موجودات به حدی است که
در برخی از مناطق روستایی اروپا و به ویژه در آلمان هنوز هم از واژه گرگ استفاده نمیکنند.
آنها معتقدند در نام این موجود نیز قدرتی هست که تا به زبان برده شود آن را احضار میکند
و معمولا از واژههایی چون «حیوانی که نباید نامش را برد» برای نامیدن آن استفاده میکنند.
نخستین موردی که باید نسبت به آن توجه کرد ترس مردم ابتدایی از گرگها بوده است.
زندگی در مناطق بکر و همنشینی با طبیعت به ویژه زمانی که انسان نخستین دورههای دامپروری را پشت
سر میگذاشت و دامهایش برایش حکم زندگی را داشتند،
گرگ را به موجودی هراسناک تبدیل کرده است.
برای اینکه بدانیم چرا انسان تا این حد از گرگها میترسید
بد نیست نگاهی به زندگی گرگها بیندازیم.
گرگها تقریبا در همه مناطق ایران میتوانید گرگ خاکستری را پیدا کنید
یکی از اجتماعیترین موجودات شکارچی به شمار میروند.
گرگها معمولا در گلههایی که بین ۲ تا ۲۵ قلاده گرگ را شامل میشود،
زندگی میکنند و همیشه یک گرگ رهبر وجود دارد که دیگران را هدایت میکند.
این گرگ رهبر که به او گرگ آلفا هم میگویند،
وظیفه رهبری گروه، اعلام زمان حرکت و استراحت و آغاز و خاتمه شکار را بر عهده دارد.
محققان معتقدند گرگها با کمک حرکات بدن با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند
و با توجه به قدرت شنوایی بالایی که دارند،
برای ارتباط با هم و همسایگان خود از زوزههای معروفشان استفاده میکنند؛
زوزههایی که خود گرگها میتوانند صدای آن را از ۴۰ کیلومتری هم تشخیص دهند.
بهاین ترتیب باید گرگها را در رده هوشمندترین شکارچیان طبقهبندی کرد.
شکار گروهی و هماهنگ آنها به کابوس تلخی برای انسانهای ساکن در نواحی طبیعی تبدیل شده بود و
وهمآلود بودن فضایی تاریک و شبی مهتابی که در آن سایه گرگی از دور دیده میشود
که در حال سر دادن زوزه ترسناک خویش است،
میتواند منشا بسیاری از افسانهها باشد.
اما فراتر از این موضوع،
انسان قدیم بهانههای بهتری برای تکمیل کردن افسانه گرگینههای خود داشته است.
به اجزای این افسانه نگاه کنید:
انسان در اثر گاز گرفته شدن از سوی گرگی به گرگینه تبدیل میشود
و در مدت تغییر، بیماری سختی را پشت سر میگذارد.
گرگینهها ظاهری شبیه به گرگ پیدا میکنند و
معمولا هنگام ماه کامل تغییر قیافه میدهند.
هر سه این موارد شواهدی در واقعیت دارند!